بعد از قرائت متون بیشمار و تفحص بسیار در اقوال و مقالات در حول و حوش ادله پیروزی نهضت اعراب، و مقایسه آن با جنبش سبز خودمان به این نتیجه رسیدم که هیچیک از تفاوتهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، جغرافیایی و … در ظفرمندی آنان و شکست ما موثر نبوده و تفاوت از جای دیگری آب می خورد.
اینطور که من متوجه شدم، تنها عنصری که آنان را به پیروزی رساند و ما را همچنان در سردرگمی نگاه داشته، چیزی نیست جز تفاوت زبان عربی و فارسی.
شعار اصلی آنان «الشعب یرید اسقاط النظام» بود، اما دلیل به نتیجه رسیدن آن نه در هدف شعار، که در جای دیگری نهفته است: این شعار اعراب قابل ترجمه به فارسی نیست! در زبان ما واژه معادلی برای «اراده کردن» وجود ندارد و همین ترکیب سرهم بندی شده هم در فارسی مفهوم نمی گردد.
خیلی ساده است، ما در شعار خود، «خواستن» و «مطالبه» از دیگری را نشاندیم، اما آنها تغییر را «اراده» کردند و خود به سرانجام رسانیدند.
والسلام!
sara said,
آوریل 1, 2011 در 7:50 ب.ظ.
charande
rahbar said,
آوریل 1, 2011 در 8:18 ب.ظ.
شکست جنبش سبز چند دلیل دارد؛
۱، عدم همراهی تمام اقشار جامعه
۲،عدم آگاهی اقشار غیر همراه به مسائل سیاسی و بی توجهی آنها به سرنوشت کشور
۳،خرافات و افکار مذهبی متعصبانه و خشک در میان اقشار غیر همراه
۴،عدم قاطعیت در مردم معترض
۵، نبود یک رهبری برای حرکت مردم و ترس مردم از توافق بر روی یک رهبر واحد بدلیل ترس از ظهور یک دیکتاتور جدید که میتوان این ترس یا فوبی را » سندروم ایرانی» نام نهاد.
۶، عدم توافق جامع میان گروه های مخالف و تشدید این اختلاف از جانب حکومت.
۷،حمایت غیر مستقیم اروپا بخصوص آلمان و دولت اوباما از این حکومت.
۸،سرکوب همه جانبه و وحشیانه حکومت و گدا پروری و مزدور خری با کمک پول سرشار نفت.
۹،اختلاف اندازی میان اقوام ایرانی توسط دولت و دول همدست آن مثل ترکیه…
۱۰، وجود اصلاح طلبان نفوذی.
پاسخ به این مشکلات تنها در سایه آگاهی و وحدت ملت، تحریم نفتی جمهوری اسلامی، هدفمند بودن خواست ملت وطرد اصلاح طلبان نفوذی میباشد.
خدا said,
آوریل 2, 2011 در 3:07 ق.ظ.
دلیلش اینه که خدا مرده است ولی مردم باور نمی کنند